سوال:
*آیا قبل از حضرت آدم انسان های دیگری بودند؟ آیا تمدن داشتند؟
*پاسخ:
?روایات متعددی درباره انسان هایی قبل از حضرت آدم (ع) داریم که به وجود انسان هایی قبل از حضرت آدم دلالت می کند.
*امام صادق(ع) فرموده اند: شاید شما گمان میکنید که خدای عزّ وجلّ غیر از شما هیچ بشر دیگری را نیافریده است. نه، چنین نیست؛ بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید.[1]
*همچنین امام باقر(ع) فرموده اند: خدای عز وجل از روزی که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودهاند و خدای تعالی همه آنها را ازپوسته روی زمین آفرید و نسلی را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک، عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت...[2]
*همچنین بعضی از مفسرین در ذیل آیه مربوط به اعتراض فرشته ها به خلقت انسان، احتمال علم فرشته ها، از سابقه موجودات قبلی ساکن در زمین سخن گفته اند:
*«قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ[بقره/30] گفتند: در آنجا مخلوقى پدید مى آورى که تباهى کنند و خونها بریزند؟»
*در تفسیر نمونه می نویسد: «بعضى دیگر از مفسران معتقدند پیشگویى فرشتگان بخاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روى زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دگرى بودند که به نزاع و خونریزى پرداختند پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد!»[3]
*بنابراین از منظر دینی مسلم است که قبل از حضرت آدم (ع) انسان های دیگری بر روی کره زمین زندگی می کرده اند. اما درباره جزئیات زندگی آنها، باید دقت کنیم که این مسائل، یکی از مصادیق غیب است و ما به آن دسترسی نداریم. و نمی توانیم همه جزئیات را کشف کنیم. و باید به همان مقداری که در روایات بیان شده است، بسنده کنیم. یکی از مصادیقی که در روایات راجع به آن صحبت شده است، نسناسان است. که قبل از خلقت حضرت آدم (ع) نسل آن ها نابود می شود.
*حضرت علی (ع) می فرمایند: وقتى که خداى متعال اراده کرد که خلقتى را به دست قدرت خود ایجاد کند، و این امر بعد از گذشت هفت هزار سال از خلقت جنّ و نسناس در زمین بود، آنگاه خداوند از طبقات آسمانها پرده برداشت و به ملائکه فرمود: به زمین بنگرید و اهل آن از جنّ و انس را ببینید، پس وقتى که نگاه کردند و اعمال معصیت آمیز آنها را دیدند، بر ایشان بسیار دشوار بود، آن وقت گفتند: پروردگارا تو عزیز و قادرى و اینها خلق ضعیف تو هستند که با روزى تو زندگى مىکنند ولى تو را نافرمانى و معصیت مى نمایند و تو از آنها انتقام نمى گیرى، وقتى که پروردگار سخن آنان را شنید فرمود: من مىخواهم در زمین جانشینى قرار دهم که حجت من در زمین من باشد، ملائکه گفتند: تو منزّهى از اینکه در زمین موجودى را بیافرینى که همان طور که جنّیان در زمین فساد مى کردند، در آن فساد و و خونریزى کنند، پس این خلیفه را از ما قرار بده چون ما تو را معصیت و نافرمانى نکرده و تو را به ستایشت تسبیح مىگوئیم و تقدیس مى نمائیم، آنگاه خداى عزّ و جل فرمود: همانا من چیزى را مى دانم که شما نمى دانید، اراده کرده ام که به دست قدرت خود خلقى را بیافرینم، و از ذریّه او پیامبران و بندگان صالح و امامان هدایت یافته اى قرار دهم و آنها را جانشینان خود بر خلقم در زمین قرار دهم و زمین خود را از لوث نسناس پاکیزه سازم و جنّیان عصیانگر را منتقل کرده و آنها را در هوا و در اقطار زمین سکونت دهم و بین آنها و خلقم حجابى قرار دهم.[4]
*نکته ای که باید به آن توجه داشت اینکه انسان های امروزی همه از نسل حضرت آدم (ع) هستند هیچ ربطی به نسل های قبلی انسان ها ندارد. و ظاهر آیات قرآنی به خوبی این مطلب را نشان می دهد. که در موارد مکرر انسان ها را با تعبیر "بنی آدم: خطاب قرار داده است:
*«یا بَنِی آدَمَ [اعراف/27] ای فرزندان آدم!»
*و اینکه حضرت آدم (ع) نیز به نسل های قبلی ربطی ندارد و مستقل از آنها خلق شده است، نیز مطلبی روشن است. از جمله دلایل آن اینکه در آیه ذیل به عدم وجود پدر برای حضرت آدم (ع) و خلق آن از خاک اشاره می کند:
*«إِنَّ مَثَلَ عیسى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ[آل عمران/59] مَثَل عیسى در نزد خدا، همچون آدم است که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد.»
[1]. کتاب توحید، ج 1، ص 277.
[2]. خصال، ج 2، ص 652، ح 54.
[3]. تفسیر نمونه، ج1، ص: 174.
[4]. علل الشرائع، ج1، ص: 105.
پاسخ به سه سوال:
1- آیا ممکن است در دوران غیبت ، با امام زمان (علیه السلام) دیدار داشته باشیم؟ ( پاسخ صفحه 18)
2- دیدار با حضرت مهدی نصیب چه کسانی شده و چگونه رخ می دهد؟( پاسخ صفحه 19 )
3- آیا می توان سخن افرادی را که ادعا دارند امام زمان (عج) را درخواب یا بیداری ملاقات کرده اند پذیرفت؟ ( پاسخ صفحه 20)
***************
( لازم به ذکر است جهت بزرگ نمایی مطالب و مطالعه دقیق تر بر علامت + کلیک کنید.)
و در صورت تمایل به کپی کردن
هریک از صفحات نشریه می توانید از ابزار کوشه
سمت راست نشریه، پرینت تهیه نمایید.
همه انسان ها ، در هر رتبه و شرایطی، مدیون والدین خویش هستند ، لذا احترام به والدین، حقی است انسانی نه فقط اسلامی؛ حتی به والدینی که کافر باشند ، هم باید احسان کرد. احسان و تکریم به پدر و مادر از جایگاه بسیار بلندی برخوردار است و خداوند همواره پس از بیان حکم وجوب پرستش خویش ، به احترام و تکریم پدر و مادر اشاره کرده و حکم می کند:
« و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل لاتعبدون الاالله و بالوالدین احساناً »
قرآن در این آیه ، احسان به پدر و مادر را به عنوان پیمان خداوند با بنی اسرائیل یاد کرده است و هنگامی که از بنی اسرائیل پیمان و عهد گرفتیم ، که جز خدا را نپرستند و به پدر و مادر احترام گذارند و احسان و نیکی کنند.
و نیز در چهار مورد دیگر از جمله در سوره اسراء آیه 23 هنگامی که خداوند به مردمان فرمان می دهد که تنها او را بپرستند، بی درنگ حکم و فرمان احسان و نیکی به پدر و مادر را مطرح می سازد که بیانگر میزان اهمیت و جایگاه احسان به پدر و مادر در پیشگاه خداوند است.
به این معنا که پرستش خدای یگانه و احسان به والدین در کنار هم آمده تا مردمان از جایگاه پدر و مادر آگاه شوند.
- اگر خداوند به عنوان آفریدگار و پروردگار می بایست پرستش شود، پدر و مادر نیز به عنوان واسطه فیض وجود و نعمت های خداوندی بر انسان، باید مورد احترام و احسان قرار گیرند.
از این رو خداوند امور چندی را که می تواند نسبت به خویش و پدر و مادر به جا آورده شود در کنار هم می آورد. به سخن دیگر اگر عبودیت و پرستش کسی غیر از خدا جایز بود آن شخص همان والدین هستند و از آن جایی که چنین امری کفر و شرک است ، خداوند فرمان می دهد ، که به جای پرستش ایشان در حق آنان احسان شود. احسان، برترین حالتی است که پس از پرستش می توان تصور کرد.
به این معنا که احسان مرتبه دوم پرستش است و اگر پرستشی به غیر خدا جایز بوده حکم به آن می شد و چون امکان پذیر نیست مرتبه دوم آن مورد تأکید قرار گرفته است. امور دیگری که جایز است انسان هم نسبت به خدا و هم غیر خدا به جا آورد، خداوند در آیات قرآنی به آنها فرمان داده و از مردمان خواسته است تا آنها را انجام دهند. از این رو در آیه 14 سوره لقمان فرمان می دهد:
ان اشکر لی و لوالدیک؛ از من و پدر و مادرتان تشکر کنید.
امام رضا(علیه السلام) در این باره می فرماید:«خدا امر فرموده به شکرگذاری از خودش و برای والدین، پس اگر کسی والدین را شکر نکند، خدا را هم شکر نمی کند.
برخی از مفسران باتوجه به نکره بودن احسان در آیه 23 سوره اسراء بر این باورند که نکره آوردن به معنای آن است که فرزندان می بایست در همه امور در حق آنان مراعات احسان را بکنند و چیزی را فروگذار نکنند. این حکم قرآنی اختصاصی به مؤمنان نداشته و همه انسان ها را دربرمی گیرد. قرآن به این شیوه دیگرانی را که ایمان به قرآن و خدا ندارند تشویق می کند که حداقل در حق پدر و مادر خویش به حکم وظیفه انسانی، احسان و احترام بگذارند.
امام باقر(علیه السلام) می فرمایند : مو سی بن عمران (علیه السلام) در مناجات خود به خدا وند متعال عرض کرد : « مرا سفارش و مو عظه کن » خداوند متعال سه بار به او فرموند : «اوصیک بی; تو را به (رابطه و یاد) خودم سفارش می کنم.»
مو سی(علیه السلام) عرض کرد : باز مرا مو عظه کن ، خداوند متعال دو بار به او فرمود:
«اوصیک بامّک» تو را به نیکی به مادرت سفارش می کنم » و یک بار فرمو د: « تو را به نیکی به پدرت سفارش می نمایم.» بعضی از دانشمندان ازاین عبارت چنین استفاده کرده اند ، که اگر نیکی به پدر و مادر را سه بخش کنیم ، دوبخش آن از آن مادر است.
احسان و احترام به پدر و مادر با توجه به سنت ها و فرهنگ ها متفاوت است ولی اصولی انسانی است که می توان در همه جا آن را یافت و بدان پای بند بود ، که عبارتند از :
پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) در بیان عظمت و شأن این دو موجود گرانقدر می فرماید: نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش، عبادت است.
مردی از رسول اکرم (صل الله علیه و آله) سؤال کرد، حق پدر بر فرزندش چیست؟
حضرت فرمودند:«پدرش را با اسم صدا نزند و جلو او راه نرود و قبل از او ننشیند و باعث دشنام او نشود.»
روزی امام صادق (علیه السلام) در حال گذر از مسیری بودند ، که ناگهان دیدند ، فرزندی با غرور و تکبّر به فاصله سه قدم از پدر خود جلوتر می رود ، حضرت که این صحنه را دیدند خود را به سرعت به جوان رساندند و فرمودند :
ای فرزند ؛ به اندازه سه قدم که با غرور جلوتر از پدر خود گام بر داشتی ، بدان که خداوند سی سال از عمرت را کوتاه کرد .
حضرت مولای متقیان علی (علیه السلام)می فرمایند: «به احترام پدر و معلمت از جای برخیز، اگر چه پادشاه باشی.»
حجت الاسلام والمسلمین جمّی امام جمعه ی آبادان نقل می کرد:
«یکبار محضر حضرت امام خمینی (ره) در جماران رسیدیم، یکی از مسؤولین مملکتی برای انجام کارهای جاری به خدمت امام رسید، پدر سالخورده اش نیز همراهش بود، وقتی که می خواست حضور امام (ره)برسد، خودش جلوتر از پدر حرکت کرد، پس از تشرف به خدمت امام، پدرش را معرفی کرد، امام نگاهی به آن مسؤول نمود و فرمود:«این آقا پدر شما هستند؟» عرض کرد:آری، امام فرمودند:«پس چرا جلو وی راه افتاده ای و وارد شدی؟»
به این ترتیب مقام ارجمند پدری را گوشزد کرده و درس بزرگ احترام به پدررا به ما آموخت.»
پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) می فرمایند:
«نفرین و نفرین شده است کسی که پدر و مادرش را بزند، نفرین و نفرین شده است کسی که پدرو مادرش را آزار دهد.»
و در جای دیگر می فرمایند:
«بزرگترین گناهان شرک به خدا و آزار دادن پدر و مادر است»
و در همین رابطه امام باقر (ع)می فرمایند:
«آزار دهنده ی پدر و مادر وارد بهشت نمی شود.»
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند :
اگر چیزی کمتر از " اف " وجود داشت، خدا از آن نهی می کرد و این حداقل مخالفت و بی احترامی نسبت به پدر و مادر است، و منظور از این جمله نظر تند و غضب آلود به پدر و مادر کردن می باشد.
اطاعت کامل از پدر و مادر امری است که قرآن بدان فرمان داده و تنها موردی که استثنا شده و شخص می تواند از دستور پدر و مادر اطاعت نکند و با حفظ احترام ایشان از آن سرپیچی کند ، دستور آنها به کفر خداست که در این مورد می توان از حکم و فرمانشان اطاعت نکرد. امّا در همه موارد دیگر می بایست ، از ایشان اطاعت کرد و فرمان برد.
در روایت اهل بیت(علیهم السلام) احترام به پدر و مادر و احسان به ایشان به معنای برخورد نیکو و رسیدگی به نیازهای آنان پیش از درخواست، و ابراز قول کریم به معنای طلب مغفرت آمده است.
تعبیر جناح الذل نیز نگاه با رأفت و رحمت و دوری از نگاه های تیز و تند و بلند نکردن صدا و بالا نبردن دست و پیش نیفتادن از آنان معنا شده است. بر جای بلند و برتر نشاندن از دیگر روش های تکریم و احسان به پدر و مادر و احترام نهادن به آنان است که از آیه 10 سوره یوسف می توان آن را به دست آورد.
می فرماید: خداوند با خشنودی والدین خشنود می شود و با خشمگین شدن والدین خشمگین می گردد و این نشان دهنده توجه و عنایت ویژه پروردگار نسبت به مقام و منزلت والدین می باشد.
همچنین پیامبر عظیم الشأن درباره رفتار خداپسندانه با والدین می فرماید:
هر که روز را آغاز کند و در کار پدر و مادر خویش مطیع خدا باشد[و چنان که خدا می پسندد با ایشان رفتار کند]، دو در بهشت بر او گشوده باشد.
و نیز رسول خدا (صل الله علیه و آله) درباره پی آمد ناسپاسی پدر و مادر فرموده است :
پیامبر(صل الله علیه و آله) مهر و رحمت حضرت محمد(صل الله علیه و آله) در رابطه با جایگاه و مقام پدر و مادرچنین می فرمایند:
چهار کس را خداوند به بهشت در نیاورد و از نعیم آن به وی نچشاند: شراب خوار، رباخوار، آن کس که مال یتیم به ناحق خورد ،آن کس که پدر و مادر از او ناخشنود باشند.
ایشان در حدیثی دیگر«دو چیز را خداوند در این جهان کیفر می دهد: تعدی [ستم به دیگری]وناسپاسی با پدر و مادر »و باز پیامبر (صل الله علیه و آله)رأفت و رحمت، از عشق به مادر چنین می فرماید :
«هر که پیشانی مادر خویش را ببوسد، از آتش جهنم مصون شود.»
رسول اعظم (صل الله علیه و آله) درباره قطع رابطه با پدر می گوید:
«دوستی پدر خویش را حفظ کن و رشته آن را مَبُر ؛ زیرا [در این صورت] خداوند نور تو را خاموش می کند.»
همچنین می فرماید: «هر که از روی مهربانی به چهره پدر و مادر خویش نگاه کند، خدا به پاداش آن، برای وی حج مقبول نیکویی رقم می زند.»
قال رسول الله (صل الله علیه و آله) :
« یاتی علی النّاس زمانٌ ، یجفوُا الرّجلُ والدیه و یبرُّ صدیقه »
برای مردم روزگاری می رسد که ، فرزند (انسان ) به پدر و مادرش جفا می کند .، ولی با دوستانش از راه وفا و صفا وارد می شود.
البته این افراد بدانند، که امام زمان (عجل الله الفرجه) از ایشان راضی نیست .
آیا تقابل با والدین جایز است ؟
یکی از مسائل روز جامعه و سئوالات جوانان ، در مورد نوع رفتار با والدین می باشد ، اعم از اینکه والدین خوب ، بد اخلاق ، معتاد و غیره باشند ، در این صورت وظیفه ما چیست ؟
رسول اکرم (صل الله علیه و آله) می فرمایند :
سه چیز است که احدی حق تخلف و سر پیچی از آن را ندارد .
1- نیکی به پدر و مادر خواه مسلمان باشند یا غیر مسلمان
2- وفاء به عهد خواه طرف پیمان مسلمان باشد یا غیر مسلمان
3- اداء امانت خواه صاحب امانت مسلمان باشد یا غیر مسلمان
یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی و سلوک الی الله رضایت پدر و مادر از فرزند است . که سهل انگاری در این مسئله باعث بی برکتی و تنزل انسان در دنیا و آخرت خواهد شد. و در این مسئله هیچ فرقی بین والدین خوب و بد نیست . ایشان در مقابل اشتباهات خود در زندگی و ظلم به فرزندان در هر مرتبه که باشد ، به خداوند متعال پاسخگو خواهند بود ولی فرزندان اجازه محاکمه، برخورد ، بی احترامی و غیره را ندارند چرا که درنزاع بین فرزند و والدین قطعاً متضرر فرزند خواهد بود و این مسئله ، یک مسئله عقلایی است .
اگر قرار باشد ، فرزندان در مقابل والدین خود بایستند ، اولین پیامد این تقابل بوجود آمدن باب بی احترامی در خانواده خواهد است و دومین پیامد آن ایجاد یک نوع تسلسل حرمت شکنی در نسل های بعدی است یعنی فتح البابی می شود برای اینکه نوه و نتیجه هم در این گردونه قرار گیرند لذا اسلام ، برای مقابله با این ساختارشکنی اجازه هیچگونه بی احترامی را به فرزندان نمی دهد.
اتفاقاً یکی از مهمترین علل رشد و عدم رشد انسان در مسیر زندگی در تمام ابعاد اعم از مالی ، خانوادگی و تحصیلی و غیره به همین قضیه یعنی نوع رفتار با پدر و مادر و رضایت و عدم رضایت ایشان بر می گردد .نیکی به والدین فرزند را از فرش به عرش می برد و مقابله با آنان ، انسان را از بالا به پایین می آورد.
به هر حال تکریم و احترام به پدر و مادر امری است که بیش از هر کار دیگری بدان تأکید شده و نمی توان از آن چشم پوشید. نادیده گرفتن و بی احترامی به ایشان در این دنیا موجب می شود ، تا شخص گرفتار مصیبت ها و بلایا گردد و خیر و برکت از زندگی او برود و در آخرت نیز خوار و ذلیل شود.
فرزند در هر موقعیتی که هست، باید فروتن باشد و کمالات و پیروزی های خود را به رخ والدین نکشد ، بلکه قدردان زحمت های آنها باشد و از روی معرفت بداند که همه آنها را مرهون گذشت و فداکاری پدر ومادر خویش است .
تواضع در برابر والدین باید عاشقانه و از روی مهر و محبت باشد، نه ظاهری و ساختگی یا برای دستیابی به امکانات مادی آنها .
فرزند باید از خداوند متعال برای پدر و مادرش رحمت بخواهد.
نیکی و احترام به پدر و مادر و راضی و خشنود نمودن آنان، آثار و فواید بسیار مهم و ارزنده و سعادت دنیوی و اخروی را در پی خواهد داشت . در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
خشنودی خداوند یکی از مهم ترین نتایج نیکی و احترام به والدین است چنان که امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «حسن سلوک و نیکی به والدین از حسن شناخت و معرفت عبد به خداوند تعالی است، زیرا هیچ عبادتی انسان را به سرعت نیکی به پدر و مادر به خشنودی خداوند تعالی نمی رساند آن هم احسانی که محض تحصیل رضای پروردگار باشد.»
بدین جهت خداوند در سوره اسراء بعد از آنکه انسان را به نیکی کردن و احترام به پدر و مادر دستور می دهد، می فرماید: «پروردگارتان به آنچه در درون شماست، آگاه تر [از خودتان]است. اگر صالح باشید، قطعاً او آمرزنده توبه کنندگان است.»(اسراء/25)
بنا بر این از آنجا که گاهی در باره حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعی که بر فرزند لازم است ممکن است لغزش هایی پیش بیاید که انسان آگاهانه یا ناآگاه به سوی آن کشیده شود . چنانچه بلافاصله پشیمان شود و در مقام جبران برآید، مسلماً مشمول عفو خدا خواهد شد.
یکی دیگر از آثار احترام به والدین، طولانی شدن عمر انسان است . پیامبر(صل الله علیه و آله) در این باره می فرماید: « ای فرزند آدم! به پدر و مادرت نیکی کن و صله رحم داشته باش تا خداوند، کارت را آسان و عمرت را طولانی بگرداند ، پروردگارت را فرمان ببر تا خردمند به شمار آیی و از او نافرمانی نکن که نادان شمرده می شوی.» همچنین می فرماید:«در آنچه خدای متعال در «الواح» به موسی(علیه السلام) داد، از جمله چنین بود:... مرا و پدر و مادرت را سپاسگزاری کن، تا تو را از نابود شدن ها حفاظت کنم و اجلت را به تأخیر بیندازم و به تو زندگی ای پاک ببخشم و تو را از این زندگی به سوی بهتر از آن، ببرم.»
امام باقر (علیه السلام) نیز با تحسین کسانی که والدین خود را مورد احترام و نیکی قرار می دهند می فرماید: «خوشا به حال کسی که به پدر و مادر خود نیکی کند، زیرا خداوند بر عمر او می افزاید. »
خداوند متعال «رزاق» است؛ تمامی موجودات بر سفره لطف و احسان او حضور دارند و از نعمت های او چه مادی و چه معنوی بهره مند می شوند. وظیفه ما در قبال این همه نعمتی که خداوند به ما عطا کرده این است که همیشه و در همه حال سپاسگزار او باشیم. در حقیقت شکر نعمت عامل بسیار مؤثری در افزایش نعمت ها و الطاف الهی است که خداوند با صراحت بدان اشاره فرموده است: « و پروردگارتان اعلام کرد که اگر مرا سپاس گویید، بر نعمت شما می افزایم و اگر کفران کنید، بدانید که عذاب من سخت است.»
پدر و مادر نیز از جمله بزرگترین نعمت هایی هستند که خداوند به بندگانش ارزانی داشته است و باید خدا را به خاطر وجود این نعمت های گرانقدر شاکر بود .
مرگ یک رخداد طبیعی در زندگی انسان است و در روایتی از امام رضا(علیه السلام) به عنوان یکی از وحشتناک ترین مراحل زندگی انسان معرفی شده است. در حالی که مرگ برای انسان مؤمن و صالح آسان و بنا به سخن امام علی(علیه السلام) ارزشمندترین هدیه برای او می باشد آن جا که فرمود: «أفضل تحفة المومن الموت»
خداوند در قرآن کریم در وصف مرگ پرهیزگاران می فرماید: «همانها که فرشتگان [مرگ]روحشان را می گیرند در حالی که پاک و پاکیزه اند به آنها می گویند: «سلام بر شما! وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که انجام می دادید!»(نحل/32)
امام صادق(علیه السلام) راحتی در هنگام مرگ و آسان شدن سکرات موت را از دیگر آثار احترام و نیکی به والدین برشمرده و می فرماید: «کسی که دوست دارد خدای متعال سختی های مرگ را بر او آسان سازد، نسبت به خویشان و نزدیکان و پدر و مادرش نیکوکار باشد و اگر چنین کند خدای متعال سختی های مرگ را بر او آسان می کند»
از جمله آثار اخروی که در نتیجه احترام به پدر و مادر برای انسان حاصل می شود ،رسیدن به بهشت و بهره مندی از نعمتهای فراوان آن است.
خداوند در قرآن سعادت و شقاوت انسان را بسته به اعمال او می داند و برای هر یک از اعمال انسان درجه و مرتبه ای قرار داده است: «برای هر یک برابر اعمالی که انجام داده اند درجاتی است، که پروردگار تو از آنچه می کنند غافل نیست.»(انعام/132)
اگر احترام به پدر و مادر در نزد خدا در مرتبه ای بسیار بالا قرار دارد، پس چه پاداشی بهتر و ارزشمندتر از بهره مندی از بهشت و درجات بالای آن برای انسان می تواند وجود داشته باشد؟
امام باقر(علیه السلام) در مورد مؤمنان برخوردار از جایگاه والای بهشتی می فرماید: «اگر مؤمنی چهار ویژگی در خود داشته باشد خداوند او را در بالاترین و شریف ترین جایگاه قرار خواهد داد: کسی که یتیمی را پناه داده و بر او پدرانه نظر افکند، کسی که ضعیفی را مورد ترحم قرار دهد و در حد کفایت به او کمک کند، کسی که به والدین خود انفاق و با آنان مدارا کند، و[آن که]به ایشان نیکی کرده واز نگران ساختن آنها اجتناب نماید.»
یکی از پیامدهای نیک احترام به والدین، همنشینی با نیکان در آخرت است. بزرگترین آرزو و خواسته اهل ایمان، همنشینی با «ابرار» چه در دنیا و چه در آخرت است . آنان از خدا می خواهند که با نیکان بمیرند و با ایشان محشور شوند: «پروردگارا! گناهان ما را بیامرز و زشتی های ما را بپوشان و ما را با نیکان بمیران.»
کسی که به خدا ایمان داشته باشد، برای جلب رضایت خدای متعال و برخورداری از فضل و رحمت الهی تمام سعی و تلاش خود را به کار می گیرد و با اعمال شایسته ،راه رسیدن به رستگاری را می پیماید . یکی از آن اعمال نیک، احترام به پدر و مادر است که سعادت آخرت و همنشینی با نیکان را به دنبال خواهد داشت .
پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) در بیان نیکی به پدر و مادر و نتیجه آن در آخرت و روز قیامت می فرماید: «کسی که برای پدر و مادرش حج انجام دهد و یا بدهکاری آنها را بپردازد، خداوند او را در روز قیامت با نیکان بر می انگیزد.»
انسان موجودی است که ،همیشه به خداوند محتاج است و همواره در تمام کارها باید به او متوسل شود و از او کمک بخواهد . دعا بهترین وسیله ارتباط بین خدا و انسان است . خداوند بزرگ بندگان خود را به دعا کردن سفارش نموده و وعده استجابت به آنان داده است. چنانکه درسوره بقره می فرماید: «دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می خواند، پاسخ می گویم.»
البته خداوند متعال برای دعا و استجابت آن و همچنین برای درخواست کنندگان آن شرایطی قرار داده است که باید به آن شرایط عمل نمود. در این خصوص پدر و مادر از جمله کسانی هستند که دعایشان در حق فرزندان خوش رفتار مستجاب می شود .
در اهمیت دعا برای فرزندان همین بس که حضرت امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه، دعای 25 را به فرزندان خود اختصاص می دهد و از خداوند نیک بختی آ نها را می خواهد.
امام صادق(علیه السلام) در اهمیت دعای والدین در حق فرزندان می فرماید: «خداوند دعای سه کس را رد نخواهد کرد: دعای پدر در حق فرزند در هنگام نیکی به او، دعای پدر بر ضد فرزند(نفرین) هنگامی که مورد عاق او واقع شود و دعای مظلوم بر ظالم.»
والدین از نظر اخلاقی و تربیتی بر فرزندان خود تأثیر زیادی دارند. پدر و مادر اولین کسانی هستند که فرزندان در تمام مراحل زندگی،آنها را به عنوان الگوی خود قرار می دهند.
بنا بر این کسی که انتظار ادب و معرفت و حق شناسی از فرزندانش دارد، باید همین حالت را نسبت به پدر و مادر خودش و بزرگترها نشان دهد، تا کوچکترها هم از او بیاموزند.اگر کسی پدر و مادرش را احترام کرد نتیجه آن را در احترام فرزندانش به خود خواهد دید. اگر فرزند ببیند که پدر و مادرشان نیکی به والدین را سرلوحه زندگی خود قرار داده اند و به آن اهتمام می ورزند، او هم نسبت به آنان چنین خواهد کرد.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.»
نویسنده : مصطفی حاجی امیری
منابع :
1- قرآن کریم
2- اصول کافی ج2 ص715 تا 316
3- روزگار رهایی - ص 710
4- کتاب مقام پدر و مادر در اسلام - تالیف زینالعابدین احمدی و حسنعلی احمدی از سوی انتشارات میثم تمار
5- گفتار فلسفی - کودک ص 13
6- همان، ج15، ص178، ح21.
7- شعب الایمان، ج4، ص397، ح5530.
8- کنز العمال، ج16، ص445، ح45350
9- همان، ص 467، ح4548
10- همان،ص464، ح4545
11- همان، ص462، ح45442.
12- طبری المعجم الاوسط، ج8، ص279، ح8633.
13- مشکوه الانوار، ص162.
14- تفسیر نمونه/ج12،ص79
15- بحارالانوار/ج71/ص65
16- محدث نوری/ مستدرک الوسائل/ ج9/ ص152
17- بحارالانوار، ج76، ص355، ح21
18- مستدرک الوسایل، ج15، ص193، ح19.
19- وسایل الشیعه، ج6، ص317، ح10.
20- همان، ج15، ص220، ح1.
21- مستدرک الوسایل، ج15، ص203، ح20.
22- داستان دوستان، ج اول، داستان 107، ص161